وابستگی احساسی به یک معامله میتواند خطرناک باشد. این وابستگی معمولاً منجر به اتخاذ تصمیمات اشتباه میشود. تقریباً همه معامله گران گاهی اوقات به یک معامله خاص وابسته میشوند و به خاطر همین وابستگی هم ضرر میکنند. شاید بسیاری از فعالین بازار چنین تصور کنند که تفاوت معاملهگر حرفهای و آماتور در ضرر کردن باشد. حقیقت امر این است که معاملهگر حرفهای هم ضرر میکند، اما تفاوت معاملهگر حرفهای با آماتور در این است که حرفهایها میدانند که چگونه ضرر کنند و در عین حال چگونه از ضرر عبور کنند؟ در این مقاله میخواهیم با پدیده وابستگی احساسی به معامله و نحوه غلبه بر آن آشنا شویم.
وابستگی در زندگی روزانه میتواند یک اتفاق خوب باشد. وابستگی باعث میشود تا ارتباط ما با اطرافیان مستحکم شود. اما در حرفه معاملهگری، وابستگی خطرناک است. زمانی که معاملهگر به یک معامله وابسته میشود، دیگر منطقی عمل نمیکند و تصمیمات عجیبوغریبی میگیرد. احساسات بر او غلبه میکند. علاوه بر این، وابستگی باعث میشود تا فرآیند ارزیابی و پردازش اطلاعات هم متوقف شود. زمانی که به معامله وابستگی پیدا میکنیم، آستانه تحمل زیان افزایش مییابد و به نشانههای خروج از معامله بیتوجهی میکنیم.
نشانههای وابستگی به معامله
زبان و فکر ما به راحتی میتوانند نشان دهند که آیا به معامله وابستگی پیدا کردهایم یا خیر؟ زمانی که از کلمه “امیدوار” برای نتیجه یک معامله استفاده میکنید، کاملاً مشخص است که از استراتژی معاملاتی دور شدهاید و درک درستی از کاری که انجام میدهید ندارد. استفاده از کلمات احساسی و دراماتیک هم میتوانند نشانهای از وابستگی شما به یک معامله خاص باشند. حرفهایها هیچ احساسی نسبت به معاملات ندارند. به همین دلیل هم کمتر پیش میآید که یک حرفهای با لحن احساسی (عصبانیت یا خوشحالی) در رابطه با معامله حرف بزند. این ویژگی مهم حرفهایهای بازار است. آنها نسبت به معامله دید خنثی و بدون تعصبی دارند. چرا؟ چونکه اگر تعصب و احساسات را درگیر کار کنند، قدرت تحلیل و تصمیمگیری منطقی و بدون تعصب را از دست خواهند داد.
اگر در یک معامله زیان ده گیر افتادهاید و به دنبال دیدگاه و نظرات دیگران در رابطه با آن معامله هستید، به احتمال زیاد به معامله وابستگی پیدا کردهاید. اگر استراتژی معاملاتی داشته باشید، نباید نظر دیگران را در رابطه با معامله جویا شوید. استراتژی معاملاتی مشخص میکند که در شرایط مختلف چگونه باید عمل کنید. اگر به دنبال دیدگاه دیگران هستید، یعنی استراتژی معاملاتی را کنار گذاشتهاید و خود آن معامله مهمتر از استراتژی است.
نباید تصور کنید که عملکرد شما با آخرین معاملهای که انجام دادهاید سنجیده میشود. شما در بازار معاملات زیادی انجام خواهید داد و برآیند معاملات است که عملکرد شما را نشان میدهد. اما اگر بعد از هر معامله احساس خوشی به شما دست میدهد و یا بعد از معامله ناامید میشوید، یعنی به معامله وابستگی دارید و این خبر خوبی نیست. نتیجه یک معامله هیچ اهمیتی ندارد و بر حرفه شما تأثیر نخواهد گذاشت.
عدم وابستگی به معامله چگونه است؟
معاملهگری که به معاملات نمیچسبد و اصطلاحاً با معامله ازدواج نمیکند، همیشه بر اساس فرآیندی که برای همه معاملات تعیین کرده وارد بازار میشود. او هیچگاه تواناییها و قابلیتهای خود را بر اساس نتیجه یک معامله نمیسنجد. او بیشتر به نحوه تصمیمگیری تمرکز میکند. باید بدانید که همیشه درجهای از احساسات در کار تجربه خواهید کرد. اما نکته مهمتر این است که با این قضیه کنار بیاید و اجازه ندهید که احساسات بر تصمیمات معاملاتی شما تأثیر بگذارند.
هفت قدم برای حذف وابستگی به یک معامله
انسان نمیتواند مثل ماشین بدون احساسات معامله کند. هدف معاملهگر هم نباید رسیدن به چنین سطحی باشد. بلکه معاملهگر باید سعی کند تا در هفت قدم ذهن و روان خود را برای معاملات حرفهای آماده کند.
اول باید مواظب نحوه حرف زدن خود باشید. آیا از کلماتی استفاده میکنید که نشانگر امیدواری یا به طور کل احساسات شما هستند؟ نحوه حرف زدن شما نشان خواهد داد که آیا به معامله وابسته شدهاید یا خیر؟ تشخیص وابستگی اولین قدم برای دوری از آن است.
احساسات خود را سرکوب نکنید. بهجای سرکوب احساسات سعی کنید آنها را کنترل کنید. ثبت احساسات در ژورنال معاملاتی و ارزیابی پیامدهای آن بر معاملات میتواند ایده خوبی برای یادگیری و نحوه کنترل احساسات باشد.
شما بیشتر از معامله آخر خود میارزید! همیشه به فرآیند معاملات و تصمیمات تمرکز کنید. غرور و اعتمادبهنفس کاذب را کنار بگذارید. هیچگاه بر اساس نتیجه یک معامله، تواناییهای خود را نسنجید. نتیجه یک معامله شاخصی برای ارزیابی عملکرد کلی معاملهگر نیست.
آرامش خود را حفظ کنید. برخی از معامله گران از تکنیک های ریلکسیشن مثل تنفس عمیق برای کاهش استرس استفاده می کنند. وقتیکه متوجه تغییر وضعیت روحی و روانی خود شدید، میتوانید خیلی ساده برای مدت کوتاهی از میز کار خود فاصله بگیرید و سعی کنید خود را آرام کنید.
از بررسی مداوم میزان سود و زیان پرهیز کنید. زیان یا سود معامله تا رسیدن به دستورات حد ضرر و حد سود مدام در حال تغییر خواهد بود. میزان زیان یا سود هیچ اهمیتی ندارد. معامله با استفاده از تحلیل و ارزیابی ریسک و ریوارد انجام شده است. اگر به نوسانات سود یا زیان معامله حساس شوید، احتمالاً مجبور خواهید شد تا خیلی زود برای معامله تصمیم بگیرید. سعی کنید به جای بررسی نوسانات سود و زیان معامله، به نوسانات قیمت و تغییرات نمودار فکر کنید.
در گذشته یا آینده خیالی غرق نشوید. هر چقدر بیشتر در گذشته غرق شوید، کمتر از آینده لذت خواهید برد. غرق شدن در گذشته باعث خواهد شد تا وارد معاملات انتقامی شوید.
زندگی متعادلی داشته باشید. معاملهگری نباید بخش اصلی و عمده زندگی شما باشد. در غیر این صورت هر معامله اشتباهی باعث تخریب زندگی شما خواهد شد. سعی کنید تفریح داشته باشید و ورزش کنید. زمانی را هم برای معاشرت با دیگران کنار بگذارید. معمولاً افرادی که کار منظمی دارند و تنها به صورت پاره وقت معامله می کنند، خیلی راحت و آسان با جوانب منفی و احساسی حرفه معاملهگری کنار میآیند. چونکه زندگی آنها به معاملات وابستگی ندارد.