نواحی عرضه و تقاضا اغلب نشانگر سطوحی هستند که مؤسسات بزرگ مالی از آن سطوح اقدام به خرید و فروش کردهاند. بازیگران بزرگ بازار نمیتوانند به یکباره وارد معامله شوند، چونکه حجم بزرگ سفارشات آنها باعث نوسانات شدید در بازار خواهد شد که به ضرر خود موسسه مالی هم خواهد بود. به همین دلیل مؤسسات مالی به تدریج وارد بازار میشوند. گاهی اوقات حجم سفارشات این گروه از فعالین بازار به قدری بزرگ است که به راحتی تمام دستورات موجود را تکمیل میکند و منجر به راه افتادن حرکات قیمتی سریع و بزرگ میشوند. با درک درست نواحی عرضه و تقاضا می توان تشخیص داد که احتمال ورود معامله گران بزرگ به بازار از کدام سطوح بیشتر است.
سناریوی زیر چیزی است که هر روز در بازار شاهد اتفاق افتادن آن هستیم. در این نمودار، رفتار قیمت در اطراف حمایت را میتوانیم به خوبی مشاهده کنیم. تقریباً همه تحلیلگران پرایس اکشن یا سایر سبکهای تکنیکال این جمله را شنیدهاند که هر چه تعداد برخورد بازار به یک ناحیه حمایتی بیشتر باشد، نشانگر قدرت آن حمایت است. اما واقعیت این است که هر چه تعداد برخورد به حمایت بیشتر باشد، احتمال شکست آن در آینده نزدیک هم بیشتر خواهد بود.
دلیل اینکه حمایت (یا مقاومت) بعد از چندین بار برخورد شاید به راحتی شکسته شود، این است که با هر بار برخورد بازار به سطح کلیدی، تعادل میان خریداران و فروشندگان به هم میریزد. دلیل این که قیمت کاهش مییابد، این است که فروشندگان قدرت بیشتری نسبت به خریداران دارند و هر بار که بازار به حمایت برخورد میکند، خریداران وارد بازار میشوند و قیمت به دلیل تقویت سمت خریدار رشد میکند. اما بعد از مدتی، قیمتها دوباره کاهش مییابند و بازار پایین میآید. هر بار که قیمت به سمت حمایت باز میگردد، خریداران کمتری به دنبال ورود به بازار خواهند بود. چونکه در برخوردهای قبلی، بسیاری از خریداران وارد بازار شدهاند و دستورات و سفارشات خرید آنها تکمیل شده است. به این پدیده، پدیده جذب سفارش میگویند.
یعنی بازار توانسته بخش بزرگی از دستورات خرید را در محدوده حمایت جذب کند. در تصویر زیر می توان دید که بازار با هر بار برخورد به حمایت، جهش صعودی و کوچکتری را نسبت به قبل به نمایش گذاشته است و در نهایت حمایت به دلیل جذب دستورات خرید و ته کشیدن قدرت خریداران، سقوط میکند. وقتیکه هر خریداری که میخواست خرید انجام دهد، سفارش خود را تکمیل کرده باشد، دیگر خریداری در بازار نمیماند. به همین دلیل حمایت در حرکات نزولی بعدی شکسته میشود.
جذب سفارشات خرید در اطراف حمایت را می توان با انداختن توپ به روی زمین مقایسه کرد. هر بار که توپ به زمین برخورد میکند، اندکی بالا میآید و سپس دوباره به زمین میخورد. این جهش توپ پایان مییابد و دیگر توپ انرژی برای جهش ندارد و سرانجام توپ روی زمین ثابت باقی میماند.
پیشبینی بازار به کمک نواحی عرضه و تقاضا
هر چند که سطوح حمایت و مقاومت محبوبیت بیشتری در میان معامله گران دارند، اما نواحی عرضه و تقاضا محرک اصلی بازار هستند. همانطور که در تصویر زیر میبینید، نواحی عرضه و تقاضا معمولاً دلیل اصلی تشکیل نواحی حمایت و مقاومت هستند. معاملهگری که بتواند نواحی عرضه و تقاضا را به خوبی تشخیص دهد، میتواند از حرکات قیمتی سریع و بزرگ بازار هم بهره ببرد.
تشخیص نواحی عرضه و تقاضای بازار
روشهای متفاوتی برای تشخیص نواحی عرضه و تقاضا وجود دارد. در این بخش هم از یک روش ساده برای تشخیص نواحی کلیدی بازار استفاده میکنیم. محتملترین محل برای تشکیل ناحیه عرضه یا تقاضا جایی است که تعادل میان قدرت خریدار و فروشنده به طور قابلتوجهی از بین رفته باشد. فرض کنید رالی صعودی به راه میافتد، اما بعد از مدتی بازار خیلی سریع سقوط میکند. این محدوده میتواند ناحیه عرضه باشد. یا جایی که بازار به ناگهان جهش کرده و حرکت بزرگی را به راه انداخته، بدون این که این حرکت قابل پیشبینی بوده باشد، ناحیه تقاضا خواهد بود. این سطوح نشانگر به هم خوردن تعادل میان قدرت خریداران و فروشندگان هستند.
برای درک بهتر این مطلب، بیطرفانه به موضوع نگاه کنید. وقتی قیمت رالی صعودی را به راه میاندازد، اما ناگهان بازار سقوط میکند، فکر میکنید چه اتفاقی افتاده است؟ تعداد دستورات فروش به یکبار از تعداد دستورات خرید فراتر رفته است. هجوم فروشندگان به قدری قوی بوده که هیچ خریداری نتوانسته از این سقوط جان سالم به در برد. توجه داشته باشید که برای پایان دادن به یک روند صعودی یا حتی ایجاد بازگشت اصلاحی در روند صعودی، به قدرت فروش زیادی نیاز است.
شما میتوانید از این پدیده برای پیشبینی حرکات آتی بازار استفاده کنید. هر بار که ناحیه عرضهای در بازار شکل میگیرد، میتوانید چنین تصور کنید که همه فروشندگان نتوانستهاند از این ناحیه عرضه وارد بازار شوند. یعنی به احتمال زیاد دستورات فروش زیادی در ناحیه عرضه باقی ماندهاند که هنوز فعال نشدهاند. پس اگر در آینده بازار به ناحیه عرضه برسد، به احتمال زیاد دستورات فروش باقیمانده از قبل فعال خواهند شد و بازار دوباره سقوط خواهد کرد.
این احتمال وجود دارد که وقتیکه بازار از یک قیمت خاص به طور مثال ۵۰ دلار سقوط کرده، بسیاری از فروشندگان منتظر فروش از قیمت ۵۱ دلار بوده باشند، اما موفق به این کار نشدهاند. این یعنی وقتی در آینده بازار دوباره به سمت ۵۰ دلار بازگشت، شاید دستور فروشی در ۵۰ دلار نباشد و بازار تا ۵۱ دلار هم بالا بیاید. پس وقتی با سطوح کلیدی تکنیکال کار میکنید، همیشه سطوح را یک محدوده یا ناحیه در نظر بگیرید.
مثال نموداری از مفهوم عرضه و تقاضا
در نمودار زیر ۶ ناحیه عرضه و تقاضا مشخص شدهاند. هر ۶ ناحیه نشانگر محلی است که تعادل میان خریدار و فروشنده به هم خورده و بازار خیلی سریع و ناگهانی حرکتی در خلاف جهت قبلی به راه انداخته است. این نقاط در زمان تشکیل شدن فرصت مناسبی برای معامله ایجاد نمیکنند. چونکه خیلی ناگهانی و سریع تشکیل میشوند. اما وقتیکه بازار در آینده به این سطوح باز میگردد، معمولاً فرصت مناسبی برای معامله ایجاد میکند.