الگوی مستطیلی شکل
.
.
این الگو، هم بازگشتی است و هم پیرو روندی. سقف و کف دامنه محدود نوسانی، دو خط افقی موازی است. برای تشکیل الگو، حداقل بایستی دو اوج و دو کف قیمتی تشکیل شود. برای همین، تا زمانی که شکست تائید نشده، نمیتوان در رابطه با مسیر بعدی بازار حرفی زد. منظور از شکست الگو، حرکت قیمت به بالای سقف یا زیر کف دامنه محدود نوسانی است. برای تشکیل الگو، بایستی دو کف و دو اوج قیمتی مجزا تشکیل شده باشد. درواقع الگو با اتصال کفها و اوجهای قیمتی تشکیل میشود.
اگر الگو در انتهای روند نزولی تشکیل شود، آنگاه با الگوی کف مستطیلی شکل مواجه هستیم. اگر شکست صعودی باشد، الگو بازگشتی صعودی خواهد بود و اگر شکست نزولی باشد، الگو پیرو روندی خواهد بود. برای برآورد هدف قیمتی، کافی است فاصله بین سقف و کف دامنه محدود نوسانی را محاسبه کنید. در شکستهای صعودی، ارتفاع الگو را به سقف دامنه محدود نوسانی اضافه میکنیم. در شکستهای نزولی، ارتفاع الگو را از کف دامنه محدود نوسانی کم میکنیم.
در مقابل، اگر الگو در انتهای روند صعودی تشکیل شود، الگوی اوج مستطیلی شکل را خواهیم داشت. در این صورت، شکست صعودی، منجر به ادامه روند صعودی خواهد شد. اگر شکست نزولی باشد، الگو بازگشتی خواهد بود. برای برآورد قیمتی هم از ارتفاع الگو استفاده میکنیم.
اگر ارتفاع الگو نسبتاً زیاد باشد، میتوان در درون الگو وارد معامله شد. یعنی از سقف قیمتی فروش زد و از کف قیمتی هم وارد معامله خرید شد. بااینحال بایستی توجه کرد که معامله در بازارهای خنثی، به دلیل احتمال شکست الگو، با ریسکهایی همراه است.
.
مثال اول
.
.
الگوی مستطیلی شکل، کاملاً نشانگر یک بازار خنثی است. قیمت بین سقف و کف در حال نوسان است. نکتهای که در این الگو بایستی به آن توجه کرد، تعیین محل سقف و کف دامنه است. بخصوص که در برآورد قیمتی الگو، به ارتفاع الگو نیاز است. پس سؤالی که پیش میآید، این است که آیا بایستی پایینترین و بالاترین سطوح قیمتی را بهعنوان سقف یا کف در نظر گرفت، یا تنها به سطوحی توجه کرد که بازار بیشتر به آن برخورد کرده است؟
بهتر است که در رسم سقف و کف دامنه محدود نوسانی، سطوحی را در نظر بگیرید که بازار بیشترین تعداد برخورد را به آنها داشته است. شکستهای جعلی در سقف یا کف قیمتی الگو، امری عادی است. میتوان از شکستهای جعلی چشمپوشی کرد. در اینجا منظور از شکستهای جعلی، کندل های قیمتی هستند که از سقف یا کف عبور کردهاند، اما نتوانستهاند در خارج از سقف یا کف بسته شوند. در این وضعیت، کندل هایی را مشاهده میکنیم، که دنباله از سقف یا کف عبور کرده، اما بدنه کندل همچنان در داخل دامنه محدود نوسانی است. شکستهای ضعیف هم بایستی نادیده گرفته شوند. شکستهای ضعیف، شکستهایی هستند که کندل در خارج محدوده بسته شده، اما کندل های بعدی دوباره به داخل محدوده بازگشتهاند.
کار با این الگو ساده است. پس از تعیین سقف و کف قیمتی، منتظر شکست آن بمانید. با اولین نشانه شکست الگو، ارتفاع را محاسبه و هدف قیمتی را مشخص کنید. درصورتیکه شکست قطعی تائید شد، وارد معامله شوید. در مثال بالایی، به مستطیل نارنجی توجه کنید. در این محدوده، پیش از شکست الگو، یک کاهش جزئی در نمودار ظاهرشده است. این کاهش جزئی به معاملهگر کمک میکند تا با شکسته شدن سقف، وارد معامله خرید شود و حد ضرر را هم در زیر محل کاهش جزئی قرار دهد (زیر مستطیل زرد).
.
مثال دوم
.
.
در نمودار یکساعته EURUSD، بعد از یک حرکت نزولی، بازار وارد فاز خنثیشده است. الگو تشکیل شده مستطیلی شکل است. سقف الگو سه بار لمس شده، ولی تنها دو مورد آن را میتوان بهعنوان برخورد در نظر گرفت. درواقع زمانی ما اوجهای قیمتی را بهعنوان برخورد به سقف الگو در نظر میگیریم، که بعد از برخورد به سقف، قیمت تا کف بعدی پایین آید. در کف الگو، شاهد شکست ضعیف الگو هستیم (برخورد دوم).
محل شکست الگو، محدوده جالبی است. در داخل دایره رسم شده، پیش از شکست الگو، شاهد کاهش جزئی قیمت هستیم. این اولین نشانه از شکست احتمالی الگو است. درعینحال، پس از شکست سقف، قیمت در بالای ۱٫۰۴۸۰۴ بسته شده است. در ادامه، قیمت در قالب حمایت به سقف الگو برخورد کرده و به سمت بالا حرکت کرده است. یعنی علاوه بر شکست قطعی، کاهش جزئی هم در الگو رویداده است. چنین پدیدهای، معاملهگر را برای انتخاب حد ضرر مناسب کمک میکند.
.
مثال سوم
.
.
در این مثال هم با الگوی بازگشتی مستطیلی شکل مواجه هستیم. بعد از یک حرکت صعودی، بازار وارد فاز خنثیشده است. در اینجا چهار اوج قیمتی و چهار کف قیمتی تشکیل شده است. کف قیمتی چهارم به کف قیمتی برخورد نکرده است. بااینحال میتوان این محدوده را هم کف قیمتی در نظر گرفت. همانطور که مشاهده میشود، شاید تعیین سطوح سقف و کف قیمتی خیلی دقیق نباشد. در چنین شرایطی، تنها راه چاره، یافتن سطحی است که بیشترین برخورد را داشته است. شاید در این نمودار، میشد کف قیمتی را چند پیپ بالاتر در نظر گرفت.
نکته قابلتوجه در این الگو، محل شکست کف قیمتی است. افزایش جزئی پیش از شکست روی نداده است. درعینحال، شکست هم قطعی نیست. پسازاینکه قیمت در زیر کف الگو بسته شده، در قالب مقاومت به آن برخورد نکرده است. درواقع این الگو برای ورود به معامله فروش اصلاً مناسب نیست. در چنین شرایطی، حتماً بایستی به سایر عوامل تأثیرگذار بر بازار هم توجه کرد. مسائل بنیادی بازار میتوانند توجیهی برای این حرکت نزولی ناگهانی داشته باشند.
علاوه بر این، به اوج قیمتی سوم دقت کنید. در اینجا کاهش جزئی در سقف الگو رویداده است، که اولین نشانه از شکست صعودی است. حتی دو پین بار صعودی متوالی هم تشکیلشدهاند. اگر کسی با فرض شکست صعودی الگو، از این محدوده وارد معامله خرید میشد، تقریباً پس از سه ساعت، حد ضرر فعال میشد. پیشبینی اینکه بازار قطعاً به کدام سمت خواهد رفت، تقریباً غیرممکن است. به همین دلیل پیش از معامله بایستی صبر کرد تا شکست قطعی روی دهد و پس از شکست قطعی وارد بازار شد. یعنی قیمت در بالای سقف بسته شود و در ادامه در قالب حمایت به سقف الگو برخورد کند.
.
مثال چهارم
.
.
در مثال بالایی، با الگوی پیرو روندی مستطیلی شکل مواجه هستیم. این الگو هم، مانند مثال قبلی برای معامله مناسب نیست. شکست صعودی است و با روند پیش از تشکیل الگو در یک راستاست. اما شکست بدون برخورد مجدد بوده و همچنین پیش از شکست، هیچ کاهش جزئی روی نداده است. در چنین شرایطی تنها میتوان از اطلاعاتی که الگو در اختیار معاملهگر میگذارد استفاده کرد. بهطور مثال میتوان گفت که با شکست الگو قیمت میتواند تا هدف قیمتی رسم شده برسد. بیشتر از این نمیتوان از الگو استفادهای کرد.