الگوی سه کف و سه اوج
.
الگوی سه کف، الگوی بازگشتی صعودی است. پس بایستی در انتهای روندهای نزولی به دنبال این الگو بود. این الگو از سه کف قیمتی تقریباً همسطح تشکیلشده است. یعنی الگو دارای سه کف قیمتی همسطح و دو اوج قیمتی تقریباً همسطح است. اگر دو اوج قیمتی را به یکدیگر وصل کنید و به سمت راست نمودار بسط دهید، خط شکست احتمالی الگو به دست میآید. عبور قیمت به بالای این خط، بهمنزله شکست صعودی است. برای برآورد هدف قیمتی هم از ارتفاع الگو استفاده کنید. یعنی فاصله بین بالاترین و پایینترین سطح قیمتی را محاسبه کنید و به سطح شکست اضافه کنید. بایستی توجه کرد که هر سه کف تشکیلشده باید در یک سطح تقریباً یکسانی قرار داشته باشند.
معکوس این الگو هم، الگوی سه اوج نام دارد. درست معکوس الگوی سه کف است. در انتهای روند صعودی تشکیل میشود و از سه اوج قیمتی تقریباً همسطحی تشکیلشده است. شکست به زیر کف قیمتی الگو، به معنی شکست نزولی است. برای برآورد هدف قیمتی هم تنها کافی است، ارتفاع الگو را از سطح شکست کم کنید. سطح شکست الگو میتواند یک خط مورب یا خط افقی باشد.
.
مثال اول
.
.
در نمودار یکساعته USDCAD شاهد تشکیل الگوی سه اوج هستیم. پس از حرکت صعودی، بازار وارد فاز خنثیشده است. هرچند سه اوج قیمتی تشکیلشده در یک سطح نیستند، اما تقریباً در یک محدوده تشکیلشدهاند. کف قیمتی اول در محدوده ۱٫۳۱۶۶۲ تشکیلشده و کف دوم اندکی بالاتر از آن. با اتصال این دو کف قیمتی، سطح شکست احتمالی الگو به دست میآید. محل شکست الگو با پیکان سبز نشان داده شده است. پس از شکست الگو، جفت ارز بهاندازه ارتفاع الگو حرکت کرده است.
.
مثال دوم
.
.
در نگاه اول، الگو شبیه الگوی مثلثی نزولی است. اما بایستی توجه کرد که در الگوی مثلثی نزولی، اولین اوج و کف قیمتی که سقف و کف الگو از آن محدوده رسم میشود، بهعنوان برخورد در نظر گرفته نمیشوند. پس اگر دو پیکان بالایی و پایین اول را حذف کنیم، شاهد یک اوج قیمتی و دو کف قیمتی خواهیم بود. درحالیکه طبق الگوی مثلثی نزولی، بایستی اوج و کف الگو حداقل دو بار لمس شوند. بهطوریکه بعد از برخورد قیمت به سقف الگو، قیمت تا کف الگو پایین بیاید.
علاوه بر این، الگو شبیه الگوی سر و گردن معکوس است. این تنها یک شباهت است. در الگوی سر و گردن، کف قیمتی وسطی، بسیار پایینتر از شانهها قرار دارد.
یکی از ایرادات الگوی سه کف/اوج، شباهت آن به سایر الگوهاست. حتی در مواردی، الگو با الگوی مستطیلی شکل هم انطباق دارد. در اینجا بایستی توجه کنید که هدف ما از کار کردن با الگوهای نموداری چیست؟ ما در الگوهای نموداری به دنبال یافتن پاسخی برای سؤالات زیر هستیم:
• آیا بازار در فاز خنثی قرار دارد؟
• اگر بازار در فاز خنثی قرار دارد، احتمال بازگشت روند قبلی بیشتر است یا احتمال ادامه روند؟
• احتمال شکست صعودی بیشتر است یا نزولی؟
• به زمان شکست الگو نزدیک شدهایم یا نه؟
• اگر الگو بشکند، قیمت تا کجا میتواند حرکت کند؟
صرفاً یافتن الگوی نموداری خاص، به معنی ورود یا خودداری از معامله نیست. صرفاً اطلاعات اضافهای است که در اختیار ما قرار داده میشود.
طبق الگوی سه کف، بازار پس از تشکیل کف سوم، بایستی به بالای سطح شکست احتمالی حرکت کند، تا الگو تائید شود. با شکست صعودی الگو، ارتفاع کل دامنه محدوده نوسانی را محاسبه میکنیم و به محل شکست اضافه میکنیم.
اگر الگوی بالایی را الگوی مستطیلی در نظر بگیریم، شکل زیر را خواهیم داشت.
.
.
در الگوی مستطیلی، کف و سقف بایستی دو بار لمس شوند. پس الگو مستطیلی است. یکی از مشکلاتی که در الگوهای نموداری وجود دارد، شباهت الگوها به یکدیگر است. شاید یک الگو توسط دو نفر به دو طریق متفاوت تفسیر شوند. به همین دلیل توصیه میشود که در الگوهای نموداری حتماً به تعداد حداقل برخوردهای قیمتی به کف و سقف الگو توجه کنید.
اگر شکل دومی را بهعنوان الگوی مستطیلی در نظر بگیریم، الگو پس از تشکیل یک کاهش جزئی، شکست صعودی را تجربه کرده است. همانطور که مشاهده میکنید، سطح شکست در الگوی سه کف (خط افقی نارنجی)، پایینتر از الگوی مستطیلی است. یعنی اولین نشانه از شکست صعودی دامنه محدود نوسانی است. با کاهش جزئی هم که پیش از شکست الگوی مستطیلی شکلگرفته، شانس شکست صعودی هم تقویتشده است.
پسازاینکه قیمت به بالای سقف دامنه محدود نوسانی عبور کرده، دوباره در قالب حمایت به سقف الگو برخورد کرده و به سمت بالا برگشته است. یعنی تمامی شرایط برای ورود به معامله خرید فراهمشده است.