مارکت سنتیمنت یا انتظارات و تمایلات بازار چیست؟

یکشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۰ - ۱۰:۲۶

مارکت سنتیمنت (Market Sentiment) به نگاه و رفتار کلی سرمایه‌گذاران نسبت به یک بازار یا ابزار مالی گفته می‌شود. در واقع احساس یا تمایلات کلی سرمایه‌گذاران و یا به زبان ساده‌تر، روانشناسی جمعی است. به طور کلی، افزایش ادامه‌دار قیمت‌ها نشانگر سنتیمنت صعودی یا بولیش در بازار است. در مقابل، سقوط ادامه‌دار قیمت‌ها هم نشانگر سنتیمنت نزولی یا بریش است. در این مقاله می‌خواهیم با مفهوم سنتیمنت بازار بیشتر آشنا شویم و اندیکاتورها و شاخص‌های کاربردی در این زمینه را بشناسیم.

درک سنتیمنت بازار

مارکت سنتیمنت یا سنتیمنت سرمایه‌گذاران همیشه بر پایه مسائل بنیادی یا فاندامنتال نیست. نوسان گیران روزانه بازار و تحلیل گران تکنیکال بیشتر به سنتیمنت بازار تمرکز می‌کنند. دلیل آن هم خیلی ساده است، این گروه از معامله گران بیشتر از اندیکاتورهای تکنیکال استفاده می‌کنند و از جریانات و نوسانات کوتاه‌مدت بازار برای کسب سود استفاده می‌کنند. به همین دلیل از سنتیمنت یا انتظارات و تمایلات کوتاه‌مدت بازار بیشتر استفاده می‌کنند. مارکت سنتیمنت برای معامله گران خلاف روندی هم اهمیت زیادی دارد. معامله گران خلاف روندی همیشه سعی می‌کنند که در خلاف جهت بازار حرکت کنند. به طور مثال اگر در بازار همه خریدار هستند، این گروه به فکر معامله فروش خواهند بود.
معمولاً سرمایه‌گذاران سنتیمنت بازار را یا نزولی در نظر می‌گیرند و یا صعودی. وقتی‌که فروشندگان بازار را در کنترل خود دارند، قیمت‌ها پایین می‌آیند. زمانی که خریداران کنترل را در دست دارند، قیمت‌ها به تدریج افزایش می‌یابند. گاهی اوقات احساسات و عواطف هم بازارهای مالی را به حرکت وا می‌دارند. به همین دلیل نمی‌توان گفت که مارکت سنتیمنت همیشه با ارزش بنیادی بازار مترادف است. در واقع سنتیمنت بازار برآیند احساسات، عواطف، تمایلات و پیش‌بینی‌های جمعی بازار است. اما ارزش بنیادی بازار همان وضعیت عملکرد کلی بازار است. گاهی اوقات شاید بازار از دید بنیادی خوب باشد، اما سنتیمنت بازار نشانگر ناامیدی و بی‌اعتمادی باشد. در چنین شرایطی بازگشت قیمت‌ها به سطوح بنیادی کار سختی خواهد بود.
برخی از سرمایه‌گذاران سعی می‌کنند با یافتن سهام یا دارایی‌هایی که از دید سنتیمنت بازار ارزان یا گران هستند، سود کنند. آن‌ها از اندیکاتورهای مختلفی استفاده می‌کنند تا بهترین دارایی مالی موجود را برای سرمایه‌گذاری پیدا کنند. شاخص CBOE VIX، شاخص اوج-کف، شاخص درصد صعودی (BPI) و میانگین‌های متحرک ابزار رایجی هستند که برای این کار استفاده می‌شوند.

اندیکاتورهای رایج برای ارزیابی سنتیمنت بازار

شاخص VIX

شاخص VIX یا شاخص ترس در بازار سهام نیویورک مهم‌ترین شاخص برای ارزیابی سنتیمنت بازار است. افزایش شاخص VIX به معنی افزایش ترس سرمایه‌گذاران و بی‌اعتمادی آن‌ها در بازار است. اگر معامله گران احساس کنند که باید در مقابل ریسک از خود محافظت کنند، به معنی تشدید نوسانات قیمتی در بازار خواهد بود. معامله گران معمولاً میانگین متحرکی را به شاخص VIX اعمال می‌کنند تا کف و اوج‌های نسبی این شاخص را ارزیابی کنند.

شاخص اوج-کف

شاخص اوج-کف، تعداد سهام شرکت‌هایی که اوج ۵۲ هفته‌ای ثبت کرده‌اند را با تعداد سهام شرکت‌هایی که به کف ۵۲ هفته‌ای رسیده‌اند مقایسه می‌کند. زمانی که این شاخص زیر ۵۰ است، قیمت سهام در نزدیکی کف‌های قیمتی است و سنتیمنت بازار هم نزولی است. وقتی این شاخص به بالای ۷۰ عبور می‌کند، به این معنی است که قیمت سهام در نزدیکی اوج‌های قیمتی است و سرمایه‌گذاران سنتیمنت صعودی دارند. معامله گران معمولاً این اندیکاتور را در شاخص‌هایی مثل شاخص سهام S&P 500 و یا نزدک ۱۰۰ اعمال می‌کنند.

شاخص درصد صعودی (BPI)

شاخص درصد صعودی، تعداد سهام شرکت‌هایی که الگوی صعودی دارند را بر اساس وضعیت چارت‌ها بررسی می‌کند. بازارهای بدون روند یا خنثی معمولاً درصد صعودی ۵۰ درصدی دارند. وقتی‌که شاخص BPI به درصدهای بالای ۸۰ می‌رسد، سنتیمنت مارکت هم خوش‌بینی مفرط است. یعنی بازار در وضعیت اشباع خرید قرار دارد. در مقابل وقتی این شاخص به زیر ۲۰ درصد می‌رسد، به این معنی است که سنتیمنت بازار منفی است و نشانگر وضعیت اشباع فروش است.

میانگین‌های متحرک

معمولاً سرمایه‌گذاران از میانگین متحرک ساده ۵۰ و میانگین متحرک ساده ۲۰۰ برای درک سنتیمنت بازار استفاده می‌کنند. وقتی‌که میانگین متحرک ۵۰ به بالای میانگین متحرک ۲۰۰ عبور می‌کند، گلدن کراس اتفاق می‌افتد و نشانگر شیفت سنتیمنت بازار به سمت صعودی است. در مقابل وقتی میانگین متحرک ساده ۵۰ به زیر میانگین متحرک ۲۰۰ عبور می‌کند، نشانگر کراس مرگ است و یعنی روند به نزولی تغییر خواهد کرد.

مثال واقعی از سنتیمنت بازار

سنتیمنت بازار در ماه دسامبر ۲۰۱۸ به نزولی تغییر کرد. چندین عامل باعث شدند تا سرمایه‌گذاران به آینده بدبین شوند و نگرانی‌ها تشدید شوند. ابتدا ترس از افت سودآوری شرکت‌های سهامی بازار را تحت تأثیر قرار دارد. بعد از چند سال رشد دو رقمی درآمد شرکت‌های حاضر در S&P 500، بسیاری از تحلیلگران پیش‌بینی کردند که رشد درآمد شرکت‌ها در سال ۲۰۱۹ تنها ۳ تا ۴ درصد خواهد بود.
در آن زمان رئیس وقت فدرال رزرو آمریکا (پاول)، سرمایه‌گذاران را ترساند. او در کنفرانس مطبوعاتی خود اعلام کرد که سیاست‌های پولی بانک مرکزی آمریکا در وضعیت خودکار قرار دارند. بازار سخنان رئیس فدرال رزرو را متمایل به سیاست‌های انقباضی تفسیر کرد. درحالی‌که بازار نیاز به سیاست‌های انبساطی پولی و حمایتی داشت. این عامل هم بر سنتیمنت کلی بازار آسیب وارد کرد.
در ادامه تشدید تنش‌های تجاری میان آمریکا و چین و اعمال تعرفه‌های تجاری متقابل و همچنین تعطیلی دولت آمریکا باعث تشدید نگرانی‌ها شدند. به گونه‌ای که بازارهای سهام آمریکا سقوط شدید و بی‌سابقه‌ای را تا آن زمان تجربه کردند. سقوط بازار سهام بدترین سقوط از سال ۱۹۳۱ تا به آن روز بود.