در حرفه معاملهگری موفقیت هر کس به استراتژی شخصی او بستگی دارد. داشتن استراتژی خوب برای موفقیت در این حرفه ضروری است. در این مقاله میخواهیم با عناصر استراتژی خوب آشنا شویم. این پنج عنصر به شما کمک میکنند تا با روال کلی طراحی استراتژی آشنا شوید. شما باید این پنج مرحله را تا رسیدن به نتیجه دلخواه تکرار کنید.
استراتژی باید شخصی باشد
قبل از اینکه به طور حرفهای در این بازار کار کنید، باید استراتژی شخصی خود را بسازید. استراتژیهای خوب و موفق زیادی وجود دارند، اما هیچ کدام به اندازه استراتژی که خودتان تعریف کردهاید کارایی ندارند. استفاده از استراتژی سایرین کار غیرمعمولی نیست، اما حتی اگر از یک سیگنال یا فرصت معاملاتی مشابه هم استفاده کنید، نتیجه معامله برای هر کس متفاوت با دیگری خواهد بود. استراتژیهای خوب تنها برای صاحبان خود کارایی دارند. هر کس که استراتژی شخصی خود را میسازد، بهتر از دیگران میتواند از آن استفاده کند. استراتژیهای شخصی بر اساس مهارتها و دانش فرد ساخته میشوند، به همین دلیل کارایی و کیفیت مهارتهای معاملهگر را بالا میبرند.
استراتژی را تست کنید
آزمایش و تست استراتژی بخش مهمی از فرآیند ساخت استراتژی است. بهتر است که استراتژی معاملاتی را در یک محیط آرام و بدون استرس تست کنید. حساب آزمایشی یا دمو میتواند گزینه خوبی برای این کار باشد. بعد از تست استراتژی در سناریوهای مختلف، میتوانید وارد حسابهای واقعی شوید. در زمان تست استراتژی باید روال کار را به طور کامل درک کنید و همه کارهایی که انجام میدهید را مستندسازی کنید. تا در نهایت همین مستندات به استراتژی رسمی شما تبدیل شوند. در محیط واقعی (جایی که ترس و طمع هر لحظه بر تصمیمات شما تأثیر میگذارند) چیزی که شما را نجات خواهد داد همان قوانین و دستورالعملهایی است که در استراتژی تعریف کردهاید.
نتایج تست استراتژی را تحلیل کنید
اگر در اولین قدم شکست خوردید، دوباره تلاش کنید. اما قبل از اینکه دوباره استراتژی را تست کنید، ایراد کار را پیدا کنید. تحلیل نتایج آزمایش استراتژی به شما کمک میکند تا تغییرات اساسی یا جزئی لازم را در استراتژی اولیه اعمال کنید. تحلیل معاملاتی که طبق استراتژی انجام شدهاند و در نهایت با ضرر به پایان رسیدهاند، میتواند خطاهای استراتژی را به شما نشان دهد. حذف این خطاها هم در نهایت منجر به طراحی استراتژیهای معاملاتی بیعیب و نقص میشود.
ریسک و بازدهی استراتژی را مقایسه کنید
اگر مراحل تست استراتژی را به درستی انجام داده باشید، خیلی ساده میتوانید به این جمعبندی برسید که آیا استراتژی مورد نظر به ریسک کردنش میارزد یا خیر؟ ریسک استراتژی به این معنی است که استراتژی چند موقعیت خطرناک را برای ورود انتخاب کرده است؟ هر چه قدر ریسک استراتژی پایینتر باشد، بهتر است. در مقابل باید بازدهی که استراتژی در زمان انتخاب فرصتهای معاملاتی خوب عاید شما کرده است را هم در نظر بگیرید. باید تناسبی بین میزان ریسک استراتژی و بازدهی به دست آمده وجود داشته باشد. در غیر این صورت باید در استراتژی تغییراتی اعمال کنید.
در زمان تست و تحلیل استراتژی، چند درصد معاملات سود ده بودهاند؟ سود این معاملات در مقایسه با زیانی که از معاملات شکست خورده به دست آمده را محاسبه کنید.فرض کنید متوسط زیان استراتژی در معاملات زیان دهد ۵۰ پیپ بوده، اما بازدهی معاملات موفق ۳۰ پیپ بوده است. این استراتژی در بلندمدت منجر به زیان معاملهگر خواهد شد. اما اگر وضعیت تغییر کند و بازدهی استراتژی در معاملات موفق ۵۰ پیپ و ضرر استراتژی در معاملات زیان ده به طور متوسط ۳۰ پیپ باشد، این استراتژی در بلندمدت سودآور خواهد بود. در واقع این استراتژی در بلندمدت به طور متوسط برای هر معامله ۲۰ پیپ بازدهی خالص خواهد داشت.
استراتژی را منظم اجرا کنید
در این مرحله باید آموزشهایی که گذراندهاید را در عمل پیاده کنید. کمتر کسی میتواند خونسرد باشد و در میان نوسانات بازار به استراتژی خود متعهد بماند. شاید برای خیلی از تازه واردها عجیب باشد. اما واقعیت این است که بسیاری از معاملهگرانی که در بازار فارکس یا سهام زیان میکنند، مهارتهای لازم برای معاملهگری را بلد هستند، اما در زمان اجرا همه چیز را فراموش میکنند و یا به مهارتها و آموختههای خود بیتوجهی میکنند. اگر بتوانید به استراتژی که طراحی کردهاید وفادار بمانید، حرفه معاملهگری هم به یک حرفه پولساز برای شما تبدیل خواهد شد. منظور از وفاداری این است که معاملات را بر اساس استراتژی انجام دهید و اگر نتیجه نگرفتید، استراتژی را دوباره از نو بررسی کنید و عیب و ایراد آن را بر طرف کنید.