عوامل زیادی هست که بر ارزشگذاری ارزها در بازار فارکس تأثیر میگذارند، اما مهمترین عاملی که نرخ برابری ارزها را تحت تأثیر قرار میدهد، نرخهای بهره است. در حقیقت اگر تمامی شرایط را برای ارزهای معتبر دنیا یکسان در نظر بگیریم، تمرکز معامله گران بازار فارکس به ارزی خواهد بود که نرخ بهره بیشتری دارد. در این مقاله میخواهیم تغییرات ارز و نحوه تأثیر آن بر ارزشگذاری ارزها را بررسی کنیم.
واکنش بازار به تغییرات نرخ بهره در نبود جریانات ریسک گریزی
اگر وضعیت اقتصادی و سیاسی نسبتاً باثباتی در سرتاسر دنیا بر قرار باشد، بازار فارکس به طور طبیعی به دنبال ارزی خواهد رفت که نرخ بهره بالایی دارد و یا قرار است نرخ بهره آن افزایش یابد. با این حال هنوز هم نمیتوان گفت که نرخ بهره تنها محرک بازار است. سایر عوامل مثل جنگ، نگرانیهای سیاسی، تورم، همبستگی ارز با سایر بازارها و بسیاری از موارد دیگر بر نوسانات ارزها تأثیر میگذارند.
وقتیکه نرخهای بهره بالا هستند، سرمایهگذاری خارجی بیشتری جذب میشود. چونکه پول همیشه به جایی میرود که با آن بهتر رفتار میشود و بازدهی بیشتری دارد. به طور مثال اگر شما مدیر صندوق سرمایهگذاری باشید، به دنبال کسب بیشترین بازدهی برای مشتریان خود خواهید بود. اگر کشور الف ۵ درصد برای اوراق قرضه بازدهی میدهد و کشور ب ۲ درصد، کشور اول برای شما مطلوبیت بیشتری خواهد شد. برای خرید اوراق قرضه یا سرمایهگذاری در داراییهای کشور الف ابتدا باید ارز آن کشور را خریداری کنید. به همین دلیل است که وقتی نرخ بهره کشوری افزایش مییابد، تقاضا برای ارز آن کشور هم تقویت میشود.
فرض کنید که شما صندوق سرمایهگذاری را در کشور انگلستان مدیریت میکنید. وظیفه شما سرمایهگذاری در جایی است که بازدهی بیشتری دارد. برای این کار کشورهایی که بیشترین رشد را دارند زیر نظر میگیرید. کشوری که رشد اقتصادی بالایی داشته باشد، معمولاً بانک مرکزی هم دارد که با افزایش نرخ بهره میخواهد سرعت رشد اقتصادی را به تعادل برساند. هر چند که در این میان از لحاظ زمانبندی شاید تفاوتهایی وجود داشته باشد، اما وقتیکه رشد اقتصادی کشوری بالاست، نرخ بهره آن کشور هم نسبتاً بیشتر از سایرین خواهد بود. رشد اقتصادی قوی به معنی رشد خوب بازار سهام هم خواهد بود. برای سرمایهگذاری در بازار سهام چنین کشوری باید ابتدا ارز محلی آن کشور را خریداری کنید.
رشد سریع اقتصادی همیشه مقامات بانک مرکزی را نگران خواهد کرد. در چنین شرایطی بانک مرکزی با بالا نگه داشتن نرخ بهره سعی میکند تا به جای رشد اقتصادی سریع، رشد اقتصادی باثباتی در کشور ایجاد کند.
شما به عنوان مدیر صندوق سرمایهگذاری به این نتیجه میرسید که آلمان کشور بهتری برای سرمایهگذاری است، چونکه رشد اقتصادی قوی دارد. حال برای اینکه در بازار سهام این کشور سرمایهگذاری کنید، باید اقدام به خرید یورو کنید. در این سناریو شما باید جفت ارز EURGBP را خرید بزنید. اگر رشد اقتصادی ناحیه یورو و آلمان قوی باشد، نه تنها به دنبال خرید سهام بلکه به خرید اوراق قرضه هم فکر خواهید کرد. برای این کار باید به جای پوند، یورو داشته باشید. در چنین شرایطی عادی است که پول به سمت مقصدی حرکت کند که بازدهی بالایی دارد.
واکنش بازار فارکس به تغییرات نرخ بهره در دوره ریسک گریزی
حال فرض کنید چند ماه بعد از سرمایهگذاری شما، چشمانداز اقتصاد جهانی تغییر میکند و نگرانیها از وقوع رکود اقتصادی عمیق جدی میشود. شما به عنوان مدیر صندوق سرمایهگذاری باید هر چه سریعتر کاری کنید. مشابه این اتفاق در زمان بحران مالی دنیا در سال ۲۰۰۸ افتاد. در ابتدا بازارهای مالی درست همان رفتاری را نشان دادند که همه انتظارش را داشتند. در واکنش اولیه، دلار سقوط کرد و رقبای دلار تقویت شدند. چونکه دلار نرخ بهره کمتری نسبت به سایرین داشت. اما در ادامه دلار آمریکا رشد سریعی را تجربه کرد. دلیل این امر، این بود که تنها بازاری که در دنیا میتوانست حجم بزرگی از نقدینگی را در خود جذب کند، بازار اوراق خزانهداری آمریکا بود.
این مسئله باعث شد تا سرمایهگذاران از سرتاسر دنیا به سمت بازار اوراق قرضه آمریکا هجوم بیاورند. برای خرید اوراق خزانهداری آمریکا باید اول دلار داشته باشید. به همین دلیل ارزش دلار آمریکا بالا رفت. این در حالی است که در آن زمان نرخ بهره آمریکا به سرعت در حال کاهش بود! یعنی اصولاً باید سرمایهگذاران دلار را میفروختند! اما جریانات ریسک گریزی شدید بازار باعث شده بود تا همه به دنبال بازاری باشند که از دارایی آنها محافظت میکند نه اینکه بازدهی بالایی دارد.
حتی در آن موقع سرمایهگذاران نیوزیلندی هم از نرخ بهره تقریباً ۶ درصدی چشمپوشی کردند و به سرمایهگذاری در آمریکا روی آوردند. در آن زمان نرخ بهره آمریکا خیلی کمتر از ۶ درصد بود. این جریانات ریسکی همه را شوکه کرد و رابطه میان ارزش ارز و نرخ بهره را نقض کرد. به مرور زمان وقتی شرایط به حالت نرمال بازگشت و جریانات ریسک گریزی متوقف شد، سرمایهگذاران هم دوباره رفتار عادی از خود نشان دادند و به سمت بازارهایی حرکت کردند که ریسک و احتمال رشد بیشتری داشتند. نرخ بهره چنین کشورهایی هم بالا بود. دورهای وجود داشت که سرمایهگذاران با فروش دلار، به دنبال خرید دلار نیوزیلند، استرالیا، لیر ترکیه و حتی راند آفریقای جنوبی بودند.
نرخهای بهره محرک اصلی بازار فارکس هستند، اما به شرطی که جریانات ریسکی شدیدی در بازار به راه نیفتد. وقتی حرف از نرخ بهره است باید خیلی سریع به این فکر کنید که معامله گران و سرمایهگذاران بیشتر به دنبال داراییهایی با بازدهی بالا خواهند رفت. پس کشوری که نرخ بهره بالایی دارد، مقصد اصلی سرمایهگذاران خواهد بود. اما اگر جریانات ریسک گریزی به راه بیفتد، سرمایهگذاران به دنبال امنیت خواهند بود. پس شاید کشورهایی که قدرت نظامی، اقتصادی و سیاسی دنیا هستند و نرخ بهره پایینی دارند، مقصد اصلی سرمایهگذاران باشند. یعنی از دید بنیادی یا فاندامنتال، جریانات ریسکی در مقایسه با نرخهای بهره تأثیر بیشتری بر بازار فارکس دارند.