در اولین نگاه شاید معاملهگری یک کار ساده به نظر برسد. معاملهگر همیشه با سه گزینه مواجه است: بخرد، بفروشد و یا هیچ کاری نکند. این یعنی یک معاملهگر باید حداقل در ۵۰ درصد موارد کار درست و سود ده را انجام دهد. حداقل روی کاغذ اینگونه به نظر میرسد. با این حال هر کسی که وارد این حرفه شده میداند که این تمام ماجرا نیست! شاید عاملی که باعث میشود بسیاری از افراد فکر کنند وارد حرفه و شغل آسانی شدهاند، همین باشد که در ظاهر خیلی ساده و آسان به نظر میرسد، در حالی که در واقعیت یک حرفه سخت و پیچیده است.
وقتیکه حرفه معاملهگری را شروع کردید متوجه میشوید که چیزهای زیادی برای یادگرفتن وجود دارد و آن طور که فکر میکردید کار آسانی نیست. با این حال اگر دید درستی در رابطه با حرفه شغلی خود داشته باشید و با فرآیند تبدیل شدن به یک معاملهگر حرفهای آشنا شوید، کار برای شما کمی آسان خواهد شد و سریعتر به اهداف خود خواهید رسید. در این مقاله میخواهیم چند عاملی که حرفه معاملهگری را سخت و پیچیده میکنند را بررسی کنیم و راهحلی برای آنها ارائه کنیم.
بدون آموزش وارد بازار نشوید
در این کسبوکار مدرک تحصیلی اهمیتی ندارد. فرقی ندارد لیسانس، فوقلیسانس یا دکترا داشته باشید! در بازار فارکس، سهام، ارز دیجیتال، طلا و نفت مدارک تحصیلی دانشگاهی به درد نمیخورد. شاید برای درک مفاهیم اولیه مناسب باشند، اما در این کسبوکار جایی ندارند. حرفهای های بازار هم شاید مدارک دانشگاهی داشته باشند، اما تنها داشتن مدرک دانشگاهی به تنهایی کافی نیست.
در بورس فارکس و سهام این تجربه و مهارت شما در پیادهسازی تئوریهاست. هیچ کتاب، دوره آموزشی یا تحصیلی خاصی وجود ندارد که فرمول موفق بودن در این حرفه را به شما یاد بدهد. با این حال کتابها و دورههای آموزشی زیادی هستند که میتوانند به شما کمک کنند تا از تجربیات دیگران استفاده کنید. در این حرفه شما باید یاد بگیرید تا دانشی را به دست آورید، آن را آزمایش کنید و درصورتیکه کاربردی نداشت آن را کنار بگذارید. بهترین راه برای این کار تهیه دفتر یا ژورنال معاملات است.
ژورنال معاملاتی میتواند به شما کمک کند تا عملکرد خود را همیشه زیر نظر داشته باشید و خطاها را سریعاً تشخیص دهید. شما میتوانید در ژورنال معاملاتی مشاهدات خود از بازار را هم یادداشت کنید. بازار چگونه به سطوح کلیدی واکنش نشان داد؟ یا سیگنال پرایس اکشنی که صادر شده بود چگونه عمل کرد؟ بررسی همین مسائل و یادداشت آن میتواند مهارتهای تحلیلی و تصمیمگیری شما را ارتقا دهد.
خیلی از افراد نمیتوانند رویدادهای تصادفی و شانسی را درک کنند
همه میخواهند بر زندگی خود و حتی اوضاع و محیط اطراف کنترل داشته باشند. اما هیچ کس قادر به کنترل بازار نیست. شما نمیتوانید تصمیم بگیرید که جفت ارز EURUSD تا کجا باید بریزد یا قیمت هر اونس طلای جهانی چقدر باید افزایش یابد؟ هیچ کس چنین قدرتی ندارد.
برای خیلی از افرادی که وارد حرفه معاملهگری میشوند درک این موضوع خیلی سخت است. آنها نمیتوانند این مسئله را درک کنند. فکر میکنند باید راهی باشد که رفتار بازار را به طور دقیق پیشبینی کرد و به نوعی آن را کنترل کرد! اما ازآنجاییکه امکان چنین چیزی وجود ندارد، راه دیگری پیدا میکنند. این گروه از افراد سعی میکنند با خیره شدن به نمودار، بازار را کنترل کنند! شاید خندهدار به نظر برسد و یا به طور غیر ارادی شما هم این کار را کرده باشید. یعنی نمیتوانید بازار را کنترل کنید اما بنا به دلایلی دوست هم ندارید که از نگاه کردن به بازار دست بردارید.
برای حل این موضوع تنها کافی است که با این مفهوم کنار بیاید که حرکات بازار میتوانند تصادفی باشند. یعنی در بازار همیشه درجهای از احتمال وقوع اتفاقات تصادفی وجود دارد. به همین دلیل است که در حرفه معاملهگری باید به آینده خوشبین بود، اما همیشه برای بدترین سناریوها آماده شد. حتی بهترین سیگنالها و تحلیلها هم میتوانند باطل شوند. باید برای این پیشامد آماده باشید.
رئیسی نیست، قانونی نیست!
حرفه معاملهگری تفاوتهای زیادی با سایر مشاغل دارد. در این حرفه هیچکس رئیس دیگری نیست. همه خود تصمیم گیرنده نهایی هستند. هیچ کس مسئول زیان و سود شما نیست. شما مسئول هستید. هیچ قانونی هم نیست مگر اینکه شما برای خود قانون وضع کنید. محل کار شما هر جایی که دوست داشتید میتواند باشد.
در سایر مشاغل شرایط متفاوت است. شاید چندین رئیس بر کار شما نظارت داشته باشند. شاید محیط کار شما یک اتاق دفتری یا یک فضای باز کارگاهی باشد. قوانین سفت و سختی هم در محیط کار وضع شده تا از وقوع رویدادهای ناگوار جلوگیری شود. همیشه یک نفر هست که کار شما را زیر نظر دارد تا کم کاری یا اشتباهی در روند کار به وجود نیاید.
همه در نگاه اول تصور میکنند که این تفاوت میان حرفه معاملهگری فارکس با سایر مشاغل یک مزیت برای معاملهگر است. اما حقیقت چیز دیگری است. وقتی شما وارد حرفه معاملهگری میشوید، همه قوانین را هم باید خودتان وضع کنید! یعنی این طور نیست که قانونی نباشد! قانون هست اما باید بر اساس شرایط خاص شما وضع شود. چه کسی این قوانین را وضع میکند؟ خود معاملهگر! پس در نگاه اول آزادی نامحدودی دارید، اما در واقعیت این طور نیست. شما تنها آزادید که قوانین را با توجه به شرایط شخصی خود وضع کنید.
شما میتوانید هر چقدر که دوست داشتید اهرم را بالا ببرید، حجم معامله را تغییر دهید، هر گونه که دوست داشتید بازار را تحلیل کنید، هر ساعتی که دوست داشتید کار کنید، هر چقدر که دوست داشتید ریسک کنید و حتی سود احتمالی را هم هر چقدر که خواستید برآورد کنید. اما همین که تصمیم گرفتید وارد معامله شوید، همه مسئولیت کارهایی که انجام دادهاید بر عهده شما خواهد افتاد. بازار هم مسئول نیست! بازار راه خود را خواهد رفت.
این بستگی به شما دارد که چقدر برای حرکات آتی بازار آماده باشید. مسلماً اگر فیالبداهه وارد بازار شوید، سود و زیانی در کار نیست. قمار کردهاید. اما اگر بعد از طی یک پروسه سفت و سخت وارد معامله شدید و مسئولیت آن را هم بر عهده گرفتید، میتوانید ادعا کنید که یک معاملهگر هستید. برخی از افراد مدتها فکر میکنند که باید در این بازار آزادانه کار کنند و قانون و محدودیتی در کار نیست. این افراد بعد از چند بار تحمل زیان در نهایت یا برای خود قوانین سفت و سختی مینویسند و یا برای همیشه این کار را ترک میکنند. هر چه قوانینی که برای خود وضع میکنید سفت و سخت باشد، موفقیت شما در بازار هم بیشتر خواهد بود. قانونی در کار نباشد، بازار در اولین فرصت نشان خواهد داد که یک تصمیم اشتباه چقدر میتواند هزینه داشته باشد.
صبر کنید
صبر یکی از ویژگیهای اصلی معامله گران حرفهای است. صبر کردن یک مهارت است. با این حال افراد تازهکار علاقهای به صبر کردن ندارند. واقعیت این است که صبر کردن مهارت اساسی و کلیدی است. اگر میخواهید در این کار موفق شوید، صبر کردن را یاد بگیرید. اجازه دهید فرصتها بیایند و بهترین آن را انتخاب کنید.
اگر صبر کردن بلد نباشید، همینکه پشت سیستم نشستید وارد معامله خواهید شد. هیچ قانونی در کار نیست. صرفاً چون به بازار دسترسی دارید شاید معامله کنید. اگر معامله با سود به پایان برسد، تصور خواهید کرد که معاملهگری آسان است. پس یک معامله دیگر هم باز خواهید کرد. اما همینکه ضرر کردید، شرایط تغییر خواهد کرد. یک عده به دنبال بررسی اشتباه خواهند بود تا از تکرار این اشتباه جلوگیری کنند. اما عدهای دیگر با گفتن این جمله که ضرر بخشی از معاملهگری است، معامله دیگری باز خواهند کرد. این کار را تا وقتیکه حساب کال مارجین نشده ادامه خواهند داد.
راههای زیادی برای تقویت این مهارت وجود دارد. میتوانید از نمودار روزانه برای معاملات و تحلیل استفاده کنید. به هر حال برای اینکه بازار در نمودار روزانه حرکت کند، حداقل به یک روز کاری نیاز است تا یک کندل قیمتی بسته شود. همین تایم فریم روزانه مهارت صبر کردن را تقویت خواهد کرد. همچنین سعی کنید کمتر معامله کنید و وارد هر سیگنالی نشوید.
راه دیگری هم برای ارتقای این مهارت وجود دارد: زیاد تلاش نکنید! منظور ما این نیست که دست از کار بردارید، فقط کافی است افراط نکنید. اگر زیاد تلاش کنید، به احتمال زیاد معاملات بیشتری انجام خواهید داد و اوضاع بدتر خواهد شد. سعی کنید در یادگیری و تجربه کردن بازار به خود سخت بگیرید، اما در زمان معامله کمی با تأخیر و وقفه کار کنید.
فراموش نکنید که حرفه معاملهگری یک حرفه سخت و پیچیده است و شما باید یادبگیرید که بیشتر از این کار را سخت تر نکنید!