به پول خارجی ارز گفته میشود. دولتها برای تعیین نرخ ارز از نظامهای ارزی متفاوتی استفاده میکنند. نرخ ارز قیمت پول محلی در برابر ارزهای خارجی را نشان میدهد. وقتی نظام ارزی کشوری شناور است، یعنی نرخ ارز توسط عرضه و تقاضا در بازار تعیین میشود. یعنی دولت تعیین کننده نرخ ارز نیست و نرخ ارز میتواند به طور آزادانه تغییر کند.
نظام ارزی شناور
در نظام ارزی شناور، نوسانات بلندمدت ارز نشانگر قدرت اقتصاد داخلی و همچنین تفاوت نرخ بهره میان کشورهاست. با این حال نوسانات ارزی کوتاهمدت نشانگر شایعات، بحرانها، حدس و گمان سرمایه گذاران و میزان عرضه و تقاضای روزانه ارز است. اگر میزان عرضه پول محلی بیشتر از تقاضا باشد، ارزش پول محلی در برابر ارزهای خارجی تضعیف خواهد شد و اگر تقاضا برای پول محلی بیشتر از عرضه باشد، شاهد گرانی آن در برابر ارزهای خارجی خواهیم بود.
نوسانات شدید و کوتاهمدت ارز میتواند نتیجه مداخله بانکهای مرکزی در بازار ارز هم باشد. در واقع حتی در نظام ارزی شناور هم بانکهای مرکزی میتوانند بر نرخ ارز تأثیر بگذارند. هر چند که اکثر اقتصادهای بزرگ دنیا از نظام ارزی شناور استفاده میکنند، اما اگر ارزش پول ملی بیش از حد بالا یا پایین بیاید، بانکهای مرکزی و دولتها وارد بازار خواهند شد. این یعنی نظام ارزی شناور به این معنی نیست که دولت در بازار دخالتی نخواهد داشت. بیارزش شدن یا تقویت بیش از حد ارزش پول ملی میتواند بر اقتصاد آن کشور آسیب جدی وارد کند و علاوه بر تأثیر منفی آن بر بخش تجارت خارجی، کشور را در پرداخت بدهیهای بینالمللی ناتوان کند. در چنین شرایطی دولتها یا بانکهای مرکزی با اتخاذ سیاستهای پولی و مالی سعی میکنند تا نرخ ارز را به تعادل برسانند.
نظام ارزی ثابت
در نظام ارزی ثابت، نرخ ارز را دولت تعیین میکند. در واقع دولت با تعیین قیمت پول ملی در برابر ارزهای خارجی، نرخ ارز را برای داد و ستد مشخص میکند. در این نظام ارزی دولت مجبور است برای حفظ نرخ تعیین شده، اقدام به خرید یا فروش پول محلی در برابر ارزهای خارجی کند.
در واقع در نظام ارزی ثابت، نرخ ارز بر اساس قیمت یک ارز خارجی مثل دلار یا بر پایه طلا تعیین میشود. هدف از نظام ارزی ثابت، حفظ نوسانات ارز در یک دامنه محدود و کوتاه است. در نظام ارزی ثابت، صادرکنندگان و واردکنندگان داخلی اطمینان بیشتری از نرخ آتی ارز دارند. همچنین نظام ارزی باثبات به دولتها اجازه میدهد تا نرخ رشد تورم را پایین نگاه دارند و در عین حال با حفظ نرخ بهره پایین و اعطای تسهیلات پولی از بخش تجارت خارجی و سرمایهگذاری حمایت کنند.
تاریخچه نظامهای ارزی
کنفرانس برتون وودز که استاندارد پایه طلا را برای ارزها معرفی کرد، در ماه ژوئیه سال ۱۹۴۴ برگزار شد. ۴۴ کشور متحد در جنگ جهانی دوم در این کنفرانس شرکت کردند. در این کنفرانس علاوه بر معرفی نظام ارزی ثابت و پایه طلا، صندوق بینالمللی پول (IMF) و بانک جهانی هم تأسیس شد. طبق این سیستم ارزی، قیمت هر اونس طلا ۳۵ دلار تعیین شد و کشورهای حاضر در این کنفرانس هم ارزش پول ملی خود را به دلار تعیین و تثبیت کردند. کشورها این حق را داشتند که نرخ ارز خود را بین مثبت و منفی یک درصد تغییر دهند. این سیستم باعث شد تا دلار آمریکا به ارز رزرو جهانی تبدیل شود و بانکهای مرکزی با تزریق دلار یا جمعآوری آن از بازار نرخ ارز را تثبیت کنند.
در سالهای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، مازاد ترازهای پرداخت آمریکا به کسری تبدیل شد. این یعنی آمریکا به سایر کشورهای جهان بدهکار بود و برای پرداخت این بدهی باید دلار چاپ میکرد. افزایش عرضه دلار آمریکا باعث میشد تا قیمت اونس طلا در برابر دلار آمریکا بالا رود. اما از آنجایی که قیمت طلا در برابر دلار آمریکا ثابت بود، سرمایه گذاران با ارائه دلارهای خود به بانک مرکزی آمریکا، طلای ارزان خریداری میکردند. این موضوع باعث خالی شدن ذخایر طلای بانک مرکزی آمریکا میشد. با وجود اینکه دولتها اجازه داشتند به طور دورهای نرخ ارز را تغییر دهند، اما این سیستم ارزی دیگر کارایی نداشت. در سال ۱۹۷۳ رئیسجمهور آمریکا این کشور را از نظام ارزی ثابت با پایه طلا خارج کرد و نظام ارزی آمریکا به نظام ارزی شناور تغییر یافت.
معایب نظام ارزی ثابت
کشورهای در حال توسعه معمولاً از نظام ارزی ثابت برای محدود کردن نوسانات کوتاهمدت ارز استفاده میکنند. این نظام ارزی به واردکنندگان، صادرکنندگان و سرمایه گذاران اجازه میدهد تا بدون نگرانی از نوسانات ارز به فعالیت خود ادامه دهند. با این حال نظام ارزی ثابت توانایی بانکهای مرکزی در تعیین نرخ بهره را محدود میکند. تنظیم درست نرخ بهره برای رشد باثبات هر اقتصادی ضروری است.
همچنین در نظام ارزی ثابت، نرخ ارز نمیتواند توسط بازار به سطح تعادلی برسد. برای اینکه نظام ارزی ثابت واقعاً کارایی داشته باشد، دولتها به ذخایر ارزی بزرگی نیاز دارند تا در صورت لزوم با عرضه یا جمعآوری پول از بازار، نرخ ارز را ثابت نگه دارند. علاوه بر این اگر دولت در تعیین نرخ ارز غیرمنطقی عمل کند، بازارهای غیر رسمی و موازی برای ارز ظاهر میشوند. اگر تفاوت نرخ ارز بین ارز دولتی و بازار موازی بیش از حد باشد، تمامی ذخایر ارزی بانک مرکزی به مرور زمان از بین خواهد رفت و در نتیجه ارزش پول ملی سقوط خواهد کرد. در واقع آسیب چنین اتفاقی خیلی بیشتر از نوسانات روزانه ارز در نظام ارزی شناور است.
به طور مثال در سال ۲۰۱۸ ایران بعد از سقوط ۸ درصدی ارزش ریال در یک روز، با تعیین نرخ ارز ۴۲ هزار ریالی برای هر دلار آمریکا سعی کرد تا از ارزش پول ملی محافظت کند. این در حالی است که پیش از این اقدام بانک مرکزی، نرخ ارز دولتی ۳۷ هزار ریال و نرخ ارز در بازار آزاد ۶۰ هزار ریال بود. تقریباً کمتر از یک سال بعد دولت نتوانست نظام ارزی ثابت را حفظ کند و در نتیجه رو به نظام ارزی شناور آورد و نرخ هر دلار آمریکا در ایران به محدوده ۱۳۰ هزار ریالی رسید.