تله ای به نام مارتینگل (Martingale)

یکشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۹ - ۱۲:۴۲

استراتژی مارتینگل را حتماً شنیده‌اید. مارتینگل (Martingale) بیشتر شبیه یک سبک مدیریت ریسک است تا استراتژی معاملاتی. در استراتژی مارتینگل شما با تغییر حجم معامله در تلاش هستید تا زیان‌های قبلی را جبران کنید و سود بیشتری به دست بیاورید. در این مقاله می‌خواهیم این استراتژی مدیریت ریسک را بررسی کنیم.

نحوه کار استراتژی مارتینگل

تئوری مارتینگل خیلی ساده است. هر بار که در معامله‌ای ضرر کردید، حجم معامله بعدی را دو برابر کنید! این استراتژی برای قمار و شرط‌بندی مناسب است. در واقع اگر احتمال وقوع یک رویداد ۵۰ درصد باشد، می‌توانید از این استراتژی کمک بگیرید. درست مثل انداختن سکه. با این حال باید توجه داشته باشید که طبق این تئوری، در بلندمدت شما هیچ سود یا زیانی نخواهید داشت! شما هر بار به طور شانسی حرکت بعدی بازار را حدس می‌زنید. اگر معامله با زیان بسته شد، باید در معامله بعدی حجم معامله را دو برابر کنید. این کار را باید تا جایی ادامه دهید که در یک معامله سود کنید. با سودی که به دست می‌آورید ابتدا تمام زیان‌های قبلی را جبران می‌کنید و باقی مانده هر چه که شد سود نهایی شما خواهد بود.

مثال واقعی از مارتینگل

فرض کنید که هر معامله‌ای که انجام می‌دهید در نهایت در سود و یا زیان مشخصی بسته خواهد شد. اندازه حد سود با اندازه حد ضرر معامله یکی است (نسبت ریسک به ریوارد یک به یک است). احتمال این‌که در معامله سود کنید با احتمال ضرر در معامله هم برابر است. به طور مثال اگر شما در یک معامله‌ای سود کنید، ۵ دلار به دست می‌آورید و اگر ضرر کنید ۵ دلار از حساب شما کسر خواهد شد:

  • فرض کنید در اولین معامله سود می‌کنید. پس ۵ دلار به حساب شما واریز می‌شود.
  • حال فرض کنید در معامله اول حد ضرر فعال شود، ۵ دلار ضرر می‌کنید. در معامله دوم باید با دو برابر حجم قبلی معامله کنید. اگر در معامله دوم با سود از بازار خارج شوید، ۱۰ دلار به دست می‌آورید. حجم معامله دوم دو برابر معامله اول است، پس سود شما هم دو برابر خواهد بود. اگر ۱۰ دلار سود را از ۵ دلار زیان معامله اول کم کنیم، خالص سود شما ۵ دلار خواهد بود.
  • حال فرض کنید که شما در معامله اول ۵ دلار ضرر می‌کنید، در معامله دوم حجم را دوبل می‌کنید و ۱۰ دلار ضرر می‌کنید و سپس در معامله سوم حجم معامله را باز هم دو برابر می‌کنید و وارد بازار می‌شوید و ۲۰ دلار سود می‌کنید. زیان دو معامله اول (۱۵ دلار) را از سود معامله سوم (۲۰) دلار کم کنید. سود خالص شما در سه معامله تنها ۵ دلار خواهد بود.
  • فرض کنید در سه معامله اول ضرر کرده‌اید. یعنی در معامله اول ۵ دلار، در معامله دوم ۱۰ دلار و در معامله سوم ۲۰ دلار. در معامله چهارم دو برابر حجم معامله سوم وارد بازار می‌شوید و سود می‌کنید. سود شما ۴۰ دلار است. حال زیان سه معامله اول را از ۴۰ دلار کم کنید، می‌شود ۵ دلار. یعنی سود خالص شما بعد از سه معامله ناموفق و یک معامله سود ده ۵ دلار است.

چرا استفاده از استراتژی مارتینگل خطرناک است؟

این استراتژی فرض می‌کند که موجودی حساب شما بی نهایت است! این یکی از ایرادات اساسی در استراتژی مارتینگل است. شاید شما ۱۰ معامله سود ده متوالی داشته باشید. مشکلی پیش نمی‌آید. اما اگر چند معامله زیان ده متوالی داشته باشید، دیگر پولی برای معامله باقی نخواهد ماند. شما در هر معامله‌ای که زیان می‌کنید، برای جبران زیان اولین معامله باید حجم معامله را دو برابر کنید! همان‌طور که در بالا هم با مثال نشان دادیم، اگر در نهایت در یک معامله‌ای به سود رسیدید، تازه زیان‌های قبلی را جبران می‌کنید و سود معامله هم در مقایسه با حجم سرمایه‌ای که وارد بازار کرده‌اید اصلاً به صرفه نیست!
اگر چند معامله زیان ده متوالی داشته باشید و در آخرین معامله باز حجم را دو برابر کنید و در عین حال دیگر پولی در حساب شما نماند، نه‌تنها شما کل حساب معاملاتی را در معرض ریسک جدی قرار داده‌اید، بلکه حتی موفقیت در چنین معامله‌ای هم در بهترین حالت شما را به خانه اول باز خواهد گرداند!
اگر معامله آخر هم در ضرر بسته شود، دیگر پولی در حساب نمانده که دوباره وارد بازار شوید تا شاید زیان‌های قبلی را جبران کنید و سود یک معامله خیلی ساده را به دست آورید. به مثال آخر نگاه کنید. شما سه معامله زیان ده را تحمل کرده‌اید و در نهایت در معامله چهارم سود کرده‌اید. زیان معاملات قبلی شما در مجموع ۳۵ دلار بود. سود خالصی که به دست آورده‌اید همان ۵ دلار است! آیا ۵ دلار ارزش دارد که به خاطرش ۳۵ دلار زیان را تحمل کنید؟ فرض کنید شش بار معامله در زیان بسته می‌شد. در معامله هفتم شما باید ۳۲۰ دلار زیان (ثبت شده) را تحمل کنید، تا شاید با جبران این ضرر، ۵ دلار هم سود کنید. اگر پیش از جبران ضرر هم حساب شما خالی شده باشد، دیگر فرصتی برای جبران وجود نخواهد داشت و شما از بازار اخراج خواهید شد.

جمع‌بندی

هر معامله‌گری ریسک تعریف شده‌ای برای خود دارد. مسلماً شانس موفقیت در معامله هم ۵۰ درصد نیست. اما ماهیت استراتژی مارتینگل به‌گونه‌ای است که اگر به هر دلیلی تعداد معاملات ناموفق شما زیاد شود، حسابتان خالی خواهد شد. در واقع نتیجه استراتژی مارتینگل کسب سودهای حداقلی با ریسک‌های بزرگ است. یعنی ریسک معامله یا همان ضرر معامله از حساب شما کسر می‌شود و شما باید در معاملات بعدی آن را با تحمل ریسک‌های بزرگ‌تر جبران کنید. به همین دلیل هر چند که در نگاه اول استراتژی مارتینگل ساده و شاید برای برخی منطقی به نظر برسد، اما در عمل کارایی ندارد. اگر می‌خواهید این استراتژی را تست کنید، حتماً در حساب آزمایشی یا دمو این کار را انجام دهید.